پیشوای مبارز(8)-(شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد اسحاق آخوند)

ساخت وبلاگ

گسترش حسینیه ها ومساجد همراه با تربیت وتکثیر طلاب استاد شهید آخوند (عالمی)،موجب شد که تبلیغ دین وترویج معارف اهل بیت(ع)،سراسر منطقه ی سوز مه قلعه رافراگیردوحتی روحانیون دیگر از مناطق همجوار سوزمه قلعه وولایات دور دست عازم تبلیغ وخدمت به این منطقه شوند .

عبدالقادرحیدری دراین رابطه چنین می نویسد:"... در روزهای جمعه هرهفته روضه خوانی درحسینیه ی شهیدآخوندبرگزاربود ودرایام محرم، عزاداری سرور وسالار شهیدان به نحواحسن و با استقبال مردم درآن برپابود.درمناطق مختلف سوزمه قلعه باهمت مومنین ودوستداران اهلبیت(ع)و باالگوگرفتن ازاستادشهید درروزهای جمعه وماه محرم وسایرمناسبت های مذهبی مراسم مذهبی برقراربود واین برنامه های مذهبی درمناطق اطراف سوزمه قلعه مثل خوب آباد گسترش یافت"

قسمت هشتم

گسترش حسینیه ها ومساجد همراه با تربیت وتکثیر طلاب استاد شهید آخوند (عالمی)،موجب شد که تبلیغ دین وترویج معارف اهل بیت(ع)،سراسر منطقه ی سوز مه قلعه رافراگیردوحتی روحانیون دیگر از مناطق همجوار سوزمه قلعه وولایات دور دست عازم تبلیغ وخدمت به این منطقه شوند .

عبدالقادرحیدری دراین رابطه چنین می نویسد:"... در روزهای جمعه هرهفته روضه خوانی درحسینیه ی شهیدآخوندبرگزاربود ودرایام محرم، عزاداری سرور وسالار شهیدان به نحواحسن و با استقبال مردم درآن برپابود.درمناطق مختلف سوزمه قلعه باهمت مومنین ودوستداران اهلبیت(ع)و باالگوگرفتن ازاستادشهید درروزهای جمعه وماه محرم وسایرمناسبت های مذهبی مراسم مذهبی برقراربود واین برنامه های مذهبی درمناطق اطراف سوزمه قلعه مثل خوب آباد گسترش یافت[1]"

فارغ التحصیلان مدرسه وطلاب مشغول به تحصیل استاد عالمی به امور تبلیغی ووظایف دینی خود پرداختند وهرکدام محور محله ومصدر خدمت برای جامعه گشتند،آنان تربیت یافته ی مکتبی بودند که برای علم زکات معین نموده ونشر علم را زکات معینه آن می داند وطبق آیه ی نفر: وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ[2] وآیه ی کتمان : ان الذین یکتمون ماانزلنا من البینات والهدی من بعد مابینّاه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون[3]

وآیات ودلایل شرعی دیگر،عالمان رامکلف می داردکه برای رفع جهل وناراسایی ها ی جامعه جهاد واجتهاد داشته باشند.

آنان پرورش یافته ی مدرسه ی استاد مبارز وتحول خواهی بودند که شاگردان خودرا برای جهاد عظیم وخدمتگذاری بلند مدت آموزش داده بود.

آری استاد فرزانه، شاگردان خود را به رعایت تقوا و هوشیاری درمقابل توطئه ها ودوری از اختلافات دعوت می نمود،بادرک شرایط حساس عصر خویش، به شاگردان وهمفکران خود توطئه ی خناسان را گوشزد می کرد،آنان را از افتادن به دام بدخواهان برحذر می داشت وتوصیه های این چنین داشت : دین خد ارا تبلیغ کنید، امر به معروف و نهی ازمنکر کنید، شئون طلبگی راحفظ کنید ،" وضعیت جامعه ی امروز ماطوری است که یک عده برای رسیدن به اهداف شخصی خود ملاهارارودروی هم قرار می دهند وآنان را درگیرمی کنند که درنتیجه روحانیون از کار اصلی شان بازمانده و مردم به سوی قوم گرایی وتباهی سوق داده می شوند". [4]

به راستی نتیجه ی کار تربیتی استاد شهیدوخودسازی شاگردان او در سیرت وصورت،بینش ومنش،اخلاق وعمل فردی وجمعی طلاب به وضوح تبلور داشت. بنده که شاهد زندگی استاد واکثرشاگردان ایشان بودم،خود ملاحظه می کردم که شاگردان او روحانیون خلیق،وظیفه شناس،کوشاو برخودار از زی طلبگی وخصال معنوی وروحانی بودند،به واجبات عمل می نمودند ومحرمات راترک می کردند،همت وجدیت در عمل به مستحبات وترک مکروهات داشتند، حاضر نبودندبرای موضوعی به حق سوگند یاد کنندوبالاترین تاکید آن ها روی یک موضوع این جمله بود:"یقین کنید"، امر به معروف ونهی از منکر می کردند،ساده زیست بودند ،با انحرافات درگیر بودند،مواظب لقمه های شبه ناک بودند وبرخوردار ازروحیه بالای مبارزاتی بودند.

سکوت ،بی طرفی وبی خیالی درقاموس زندگی آنان راه نداشت.به "خوب و بد کسی کار نداشتن"راضدارزش می دانستند.

طلاب شهید آخوند با این ویژه گی ها در محلهrlm; هاى مختلف و محافل مذهبیی سوزمه قلعه حضور فعال داشتند ودر مناطق خوب آباد، بغاوى، و شبوکند به تبلیغ و ارشاد مردم مىrlm;پرداختند.

در حسینیه ی استادعالمی نه تنها خود ایشان ،شاگردان مدرسه وروحانیون محل، منبر می رفتند وذکر توسل داشتند،بلکه روحانیون میهمان از مناطق دور ونزدیک سوزمه قلعه برای وعظ وارشاد می آمدند که استاد شهید محفل را دراختیار آنان قرار می داد تا حضار درمجلس کسب فیض کنند .

" قبل از خاتم مجلس ديباچه خوان ديباچه مي خواند و اگر طلبه و يا کس ديگري بود که تازه کار بود سخنراني مي کرد و در پايان مجلس هم يا آخوند شهيد خودش و ياسيد بزرگواري که در جلسه حضور داشت خاتم جلسه بود؛ استاد شهيد بسيار ساده روضه مي خواند ولي از آنجايی که اخلاص آخوند شهيد آن قدر بالا بود روضه اش در عين سادگي بسيار مي گرفت[5]"
شهید درسخنرانی های خود به مشکلات دینی وضرورت های جامعه شیعه توجه داشت ومسایل مورد ابتلا وحساس را در منبرها مطرح می نمود ودیگر ذاکرین وواعظین را در این جهت فرا می خواند.

"در ايام تبليغي محرم به مردم توصيه هایی مي کردند دررابطه با واجباتی چون نمازوپرداخت خمس و زکات ولي حساسيت آخوند شهيد نسبت به برگزاري جشن هاي روزهاي عيد قربان، عيد فطر و عروسي هاي که زنان و مردان در آن به صورت مختلط شرکت مي کردند بود. آخوند شهيد مردم را جمع نمود و به آنان تذکر داد و از آنان تعهد گرفت که در عروسي ها و جشن هاي ايام عيد رقص و پاي کوبي تعطيل شوند و مردم هم به تبعيت از آخوند شهيد اين برنامه ها را تعطيل کردند[6]"

ادامه دارد... .

منبع : کتاب زندگی نامه شهدای ولایت سرپل-جلد اول،تالیف محمدموسی زکی



[1] روایت از عبدالقادر حیدری

[2]و شايسته نيست مؤمنان همگى براى جهاد كوچ كنند. پس چرا از هر فرقهrlm; ى از آنان، دستهrlm; ى كوچ نمىrlm;كنند تا دستهrlm; ى بمانند و در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان از كيفر الهىrlm;بترسند.( توبه/122)

[3] کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کرده ایم، بعد از آن که در کتاب برای مردم بیان نمودیم کتمان کنند، خدا آن ها را لعنت می کند و همه لعن کنندگان نیز، آن ها را لعن می کنند(بقره/1۵۹) .

[4] روایت از عبدالقادر حیدری

[5] حجه الاسلام والمسمین علی کریمی

[6] حجه الاسلام والمسمین علی کریمی

مجلهءحقیقت...
ما را در سایت مجلهءحقیقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7majallehaqiqat8 بازدید : 129 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 21:12